کد خبر : ۲۲۲۰۳۸ تاریخ خبر: ۱۳۹۵/۱۱/۰۷ ساعت ۱۲:۳۴
نوید شیرازی
آنچه از حادثه پلاسکو باید بیاموزیم
حادثه دلخراش و تکان دهنده ساختمان پلاسکوی تهران که شوربختانه منجر به تلفات انسانی و خسارت هاي مستقیم و غیرمستقیم جبران ناپذیری شده است (و صد البته هنوز هم ابعاد خسارت های وارده به روشنی بر ما آشکار نشده) دیگر بار مدیریت شهری کشور را در مواجهه با سوانح با چالش جدی روبرو کرده است و باز بر سبیل عادت همیشگی بازار مقصریابی داغ شده و همگان انگشت اتهام را به سوی دیگری نشانه رفته اند .
براستی مقصر کیست و مشکل را در کجا باید جستجو کرد ؟ بنیاد مستضعفان به عنوان مالک ساختمان، مدیریت پلاسکو، شهرداری و سازمان آتشنشانی ، مدیریت عملیات ، عدم پوشش مناسب بیمه یا کسبه پلاسکو وشهروندان و ......
به نظر می رسد در آن سوي دود و غبار برخاسته از ساختمان پلاسکو علت العلل بروز چنین حوادثی را نه هیچ کدام از عوامل بالا بلکه آمیخته ای از تمامی آنها باید دانست که همگی در بستری ازالگوی نامناسب "مدیریت سوانح " ریشه دارند . مدیریتی منفعل که مدیریت بحران را در حد عملیات امداد و نجات فرو کاسته و در کنج عافیت به انتظار می نشیند تا غول خفته فاجعه بیدار شود و آنگاه با شمشیری زنگار گرفته و اسبی لنگ به مصافش برود .هر چند در سالیان اخیر در دانشگاه ها و همایش ها و جلسات و بخش نامه ها از رویکرد های نوین و علمی مدیریت بحران سخن بسیار رفته است ولی با کمال تاسف همچنان در بر روی پاشنه پیشین می چرخد و روح حاکم بر مدیریت شهری در رویارویی با سوانح و بلایا همان رویکرد سنتی، منسوخ و ملال آور گذشته است .
به عقیده نگارنده آنچه امروز در سطح کلان بیش و پیش از سایر موارد برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی باید در اولویت قرار گیرد اعتقاد واقعی و درونی مدیران شهری به پیاده سازی نظام "مدیریت جامع بحران" است که با بهره گیری از تفکر سیستمی با بررسی تمامی عناصر ، ویژگی ها و آسیب پذیری های جامعه مورد تهدید و شناخت کامل از تهدیدات محتمل و لحاظ نمودن سناریو های مختلف ، ریسک های پیش روی جامعه را به درستی تحلیل می کند و با اجرای مدل "چرخه مدیریت سوانح" در فازهای مختلف پیش بینی و پیشگیری ، کاهش اثرات، آمادگی، پاسخ و مقابله ، بازسازی و بازتوانی در هر برشی از زمان ،هم بعد از وقوع حادثه و هم قبل از آن ، در حال اعمال مدیریت سانحه است . درچهارچوب این مدل اجرای گام های زیر بصورت جدی می بایست در دستور کار مدیریت شهری قرار بگیرد :
1- شناسایی تمام تهدیدات محتمل ( طبیعی یا انسان ساخت) و بررسی احتمال وقوع آنها
2- تهیه نقشه های پهنه بندی خطر
3- بررسی و شناسایی دقیق وضعیت کیفی و کمی مربوط به بافت های مسکونی ، تجاری ، اداری ، صنعتی و زیرساخت ها و شریان های حیاتی و...
4- تحلیل آسیب پذیری عناصر مورد بررسی در برابر تهدیدات مورد نظر و تهیه نقشه های آسیب پذیری
5- مقایسه نقشه های آسیب پذیری و نقشه های خطر و تهیه نقشه های ریسک
6- تحلیل پیامد ها و عواقب ناشی از وقوع تهدیدات احتمالی در نقاط با ریسک بالا
7- تهیه و تدوین برنامه های مقاوم سازی ، بهسازی و تغییر کاربری ها و ... بر اساس اولویت بندی نقشه های ریسک
8- تهیه و تدوین برنامه های آمادگی مانند آموزش همگانی و تخصصی، اجرای مانور ، تهیه ابزار و ماشین آلات و....
9- تهیه و تدوین "برنامه عملیات پاسخ اضطراری " بر اساس سناریوهای محتمل
10- انجام پیش بینی ها و تدارکات لازم و تعیین مدل های مناسب جهت بازسازی و بازگرداندن شرایط به حالت عادی در سریع ترین زمان
پر واضح است که اگر چنین مدلی به طور صحیح درتهران اجرا شده بود نقاط پر ریسکی مانند ساختمان پلاسکو شناسایی می شدند و آسیب پذیری ساختمان پلاسکو بسیار بیش و پیش از این جدی گرفته شده بود و اقدامات مقاوم سازی صورت میگرفت ، شهرداری و آتشنشانی برای چنین روزی مهیا تر بود ،سایر ارگان ها هماهنگ تر عمل می کردند ، صنعت بیمه پوشش های لازم را انجام می داد و کسبه و شهروندان که آموزش بیشتری دیده بودند همکاری بهتری می کردند و سرانجام آنکه نمیشد آنچه که شد.
امید آن که از پس این حادثه مدیران شهری کشور به ساختاری از مدیرت بحران روی آورند که چشمانش برای رصد تهدیدات و آسيب پذيري ها باز تر و دستانش برای کاهش ریسک ها و افزايش تاب آوري شهر ها پر ترباشد.
نوید شیرازی
کارشناس ارشد مدیریت بحران